میتابی از دریچه و من نور می شوم
در من طلوع می کنی و این بار شمس وار
رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست
یک دست جام باده و یک دست زلف یار...
پ.ن1: تمام بلاگر هایی که وبشون رو دوست داشتم، اونایی که حتی قبل از اینکه خودم وب داشته باشم وبشون رو می خوندم، دارن وبلاگ هاشون رو میسوزونن... پنجمیشون هم داره خداحافظی میکنه... دیگه اصلا نمی دونم که خودم به چه انگیزه ای دارم می نویسم...
کلمات کلیدی: